مامان و بابای دل گنجیشکی

دلبری های تو

چند روزی ِ که به شیوه های جدید دلبری میکنی از مامان و بابا دو روز ِ که با سکسکه های گاه و بی گاهت لبخند به لبمان میاری دقیقا همین الان که دارم کلیدهای کیبوردم رو میفشارم تو هم با یه ریتم منظم و با نمک ضربه هایی به دل مامانی وارد میکنی که همون  سکسکه اس پسرک شیطون من ،تا دیروز باورم نمیشد شما انقدر بزرگ شدی که میشه از روی شکمم هم خودنمایی ات رو دید .....اتفاقی بود که دیدم شکمم داره تکون میخوره ....یدفعه یه جاش کج میشد با حرکتای شما و من واقعا شوکه شدم 2.تیر.93 14:43 و چی تو دنیا هست که تا این حد در یک زن شور و شعف به پا کنه چنان از ته دل خنده ام میگیره و قنج میزنم که هواسم از اطرافم پرت میشه و اگه کسی منو تو اون حالت...
11 تير 1393

سرعت زمان

هفته 23 بارداری رو میگذرونیم ... روزها به سرعت میگذرند و من غرق در خرید کردن و تحقیق های اینترنتی پیرامون انواع وسایل مورد نیاز نینی و نوع زایمان ها و چیدمان های اتاق کودک و ... هستم میترسم یه روزی برسه که بگم کاش بجای همه ی اینها تمام وقتم رو صرف پسرم میکردم و بیشتر براش قرآن میخوندم ، بیشتر باهاش حرف میزدم ، بیشتر برای تغذیه خودم و گل پسرم وقت صرف میکردم چه فایده که افسوس خوردن چیزی را حل نمیکنه نه اینکه فکر کنی هیچ تلاشی برای شما نمیکنم هاااا تا قبل از اینکه بدونم یه پسر شیطون رو مادری میکنم همش دنبال چی بخورم چی نخورم ها ... چی بخونم چی نخونم ها بودم و انقدر سرچ میکردم و از این و اون سوال میکردم که خودم بهتر از دکتر میدونستم ...
10 خرداد 1393

ولادت بانوی دو عالم

هر سال یه هفته مونده به این روز در تب و تاب خرید هدیه ای شایسته برای مادرانمان هستیم من هیچ سالی از همسری توقعی برای این روز نداشتم ، نه اینکه اونم به فکر من نباشه و هدیه ای برام نگیره ولی من تو ذهن خودم خیلی بیشتر از اینکه این روز رو روز زن بدونم روز مـــــــادر میدونستم امسال امـــا !!! من نیز مــــادر هستم هنوز باورم نشده که حتی برا یک ماه طعم انتظار برای مادر شدن رو نچشیدم ... مدام به این فکر میکنم که خدا هر کسی رو یه جور امتحان میکنه ، مثلا برای نینی دار شدن یکی رو با انتظار و یکی رو بدون اینکه خودش هم خبر داشته باشه با یه نینی ناخواسته و یکی هم مثه من آگاهانه ولی غافلگیر کننده ....و امتحان من قطعا از بقیه سخت تر خواهد بود ...
31 فروردين 1393