انا لله و انا الیه راجعون
چه غم بزرگیه غم از دست دادن عزیزان
حتی فکر کردن به این قضیه تنم رو میلرزونه
همیشه از خدا خواستم نباشم اون روزی که قراره نبودن عزیزانم رو ببینم
روح یکی دیگه از بنده های نازنین الهی به نزد معبود متعالی خودش پر کشید
زن عموی همسری من ،یه خانم به شدت مهربون بود که چند سالی بود در بستر بیماری به سر میبرد
و حالا دیگه به آرامش ابدی رسید
امروز جنازه پاک و معصوم یه سادات رو تشیع کردند
خدایش بیامرزد
عزیزجون دوباره بستری شد ، این بار برای عمل جراحی قلب باز
زمانی که از بیمارستان قبلی مرخص شده بودن به همه ما گفته بودن که یه رگ قلبشون گرفته که با دارو خوب میشه
ولی متاسفانه قضیه از این قرار بود که مرخص شده بود که برای رفتن به بیمارستان مخصوص عمل منتقل بشن
فردا شب من میرم پیش عزیز تا کنارش باشم
دوشنبه این هفته قراره عمل انجام بشه
چند سال پیش تو همین بیمارستان بابای مهربون خودم هم همین عمل رو انجام داد
همش یاد اون زمان میافتمُ دلم بیشتر میگیره
هر چند که با پیشرفت علم دیگه جایی برای نگرانی ! حتی در مورد جراحی مهمترین عضو بدن نیست .ولی خُــب !هنوزم نگرانی هست
انشاالله عزیز هم ، هر چه زودتر سلامتی خودشو به دست بیاره
دوستای خوبم التماس دعا