لی لی خودکفا
چند روزه دیگه عروسی دخمل عمومه
فک کنم هنوز 20 سالشم نشده،ای پدر این عاشقی بسوزه،سن و سال سرش نمیشه
عروسی 15 آبانِ ، و همه در تکاپو... منم که ماشالا از هر انگشتم یه هنر میباره ....ههههه...
ریا نباشه هااااا !!!
لباسمو که خودم دوزیدم (ماشالا خیاطی ام برا خودماااا)
آرایشمو خودم میکنم (البته معمولا اینطوریه ،این بار رو نمیدونم آخه دوست دارم برم آتلیه با عشقم عکس بگیریم ....حالا موندم برم آرایشگاه یا نه؟؟؟)
راستی همیشه عکسم خودمون می انداختیم ولی خـــب!!! مثه کلاه قرمزی و سروناز میشدیم
تازه یه کاری کردم بعد از 4 سال گذشت از ازدواج ،بالاخره تصمیم گرفتم و موهامو رنگ کردم ....هههه ...صد بار تا حالا بهش فکر کرده بودم ولی از اونجایی که میترسیدم خیلی زنونه بشم جرأتش رو نمیکردم (آخه قرار بوده تا آخر عمرم یه دخمل کوشولو بمونم)
تازه اینبارم رنگ رو خریده بودم و هی تو خونه نگاش میکردم ...با خودم میگفتم ولــِـــش کن رنگ نکنم
ولی بالاخره اینبار ،لی لی شاخ غول رو شکست و تبدیل شد به آن شرلی با مو های قرمز
قرمزه؟ فِک نکنم فکر کنم فندقی یا ...قهوه ای یا ...کاراملی یا.... باشه ...اصلا شایدم آبیِ
و نکته مهم اینه که لی لی خودکفا دلش نیومد برای اولین بار هم بره آرایشگاه پول بده (گدا ؟؟من؟؟نه...اقتصادی!!هههه) و خودم با مامانم سرم رو رنگولیدیم
امشب کلا تو فاز تعریف از خود کردنم
به قول همسری جونم حمل بر خود ستایی نباشه ، یادش بخیر اینو شب خواستگاری میگفت (وقتی میخواست اخلاقای خوبشو بگه)
راستی لی لی خودکفا چند وقتیه که کنار همسری میشینه و خودِ خودش رانندگی میکنه ..البته همچنان در انتظار گواهی نامه به سر میبرمااااااا....شاید همین روزا به جرم رانندگی بی گواهی نامه دستگیرم کردناینم آقا پلیسه که میخواد با احترام منو میبره