مامان و بابای دل گنجیشکی

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور

1392/10/26 11:33
نویسنده : لی لی
227 بازدید
اشتراک گذاری

یکشنبه ای که گذشت عروسی داشتیم

عروسی که تموم شد با مامان اینا با هم برگشتیم تو فاصله رسیدنمون تا خونه ی بابا اینا همه به جز من ، مشغول صحبت در مورد مراسم بودن

منم همینجوری تو فکر این بودم که چرا یدفعه اینقد دلم گرفت

خلاصه که وقتی اومدیم خونه با حال بی حالی لباسامو عوض کردم و رفتم سر گاو صندوق جا جواهریُ اوردم که طلاهامو بدارم سر جاش

آقا ما گوشواره و گردنبند و انگشتر (آرزو) رو که در اوردیم ،گذاشتیم سر جاش

و چیز خاصی توجه مان رو به خودش جلب نکرد این شد که شیطونه بود یا پری ِ نمیدونم به دلمان انداخت یه نگاه به به اون یکی نیم ستت هم بکن ما هم حرف گوش کن ! و مال دنیا پرست رفتیم که بنگریم و ....ا ِ دستبندم کـــــــــــــوووووووو ؟؟؟؟

بعد همون الهه ی وحی ندا داد که دستته دیگه اونم امشب دست کرده بودی

این شد که انگشتان این دست چسبید به مچ اون دست و دید دستبندی در کار نیست !

گفتم حتما در آوردم گذاشتم روی میزی جایی ... هی این ور  رو ببین ،اون ور رو ببین(-_-)

و بعلــــــــه ...

اقای رضای عزیز تو بیت العمر چشمکبود که دویدم پشت در و گفتم : رضـــــــــــــــــــــــــــــــــــــا

دستبندم گم شده

به مامان زنگ زدم گفتم به صاحب مجلس زنگ بزنه که ببینه کسی چیزی پیدا نکرده !

خودمونم دوباره برگشتیم تالار که به در بسته خوردیم

حالا شما تصور کن من تا صبح چقدر حرص خوردم

چند تا خواب راجع به دستبند دیدم !!!

چند تا تار موی سپید رو سرم لانه گزینی کرد !!!

با همـــــــــــه ی اینکه همسری سنگ تموم گذاشت بس که منو آروم کرد ، بس که محبت کرد بهم.

یعنی تـــــــــــا صبح سرشو چسبونده بود به سر منُ تا من تکون میخوردم میگفت همسرم حرص نخوریاااااا

... همسرم فکرشو نکنیاااااا ... همسرم آرامش داشته باشیاااا .... همسرم فدای سرت یکی دیگه برات میخرم .... همسرم به خدا توکل کن اگه خدا بخواد پیدا میشه و هزار تا همسرم ..............دیگه

حسابی شرمندم کرد

حسن این همه مهربونی یه مرد تو موقعیتای این چنینی اینه که هر چند باعث نمیشه حرص گم شدن اون شی رو نخوری ولی یه دغدغه دیگه که ترس از ناراحت شدن مرد خونه باشه رو نخواهی داشت

خدایا نعمت همسری با درک و مهربان رو به همه عطاکن .

خلاصه بعد از کم شدن چند سااااااال از عمر اینجانب دستبند عزیز پیدا شد

اون موقع که گم شده بود فکر میکردم کاش یه عکس ازش داشتمچشمک

 پ.ن : این روزا یه حس نسترآداموسی خاصی دارم اونم برا اتفاقای بد ...... از بس قبل از یه اتفاقی یه نشونه هایی برام عیان میشه

اون از خواب چند روز پیشم که تعبیرش دزدی از بابام بود

اینم از این قضیه که قبل از عروسی هی به دستبندِ نگاه میکردم میگفتم ولش کن دست نکنم آخرشم دست کردم و ......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

نیوشا
26 دی 92 12:38
سلام لی لی لحظات حضورتان در اینترنت را به پول تبدیل کنید. شما می توانید با دیدن تبلیغات و خرید سهام در بهترین سایت کسب درآمد ایران و جهان درآمد خوبی داشته باشید.تا به حال 7456 کاربر در این سایت عضو شده و مجموع پرداختی های این سایت به کاربراش 51502000 تومان می باشد.با وارد شدن به این سایت خواهید دید که با مطمئن ترین و بزرگترین سایت کسب درآمد آشنا شده اید. موفق باشید.
سمیرا
26 دی 92 20:26
عززززززززززززززززیزم حالا بگو چندکیلو کم کردی خداروشکر که پیداشد
لی لی
پاسخ
چی بگم والا بیشتر حرص خوردنم بخاطر این بود که دلم برای همسری میسوخت ،از بس من چیز گم میکنم
يه دختر سيد
27 دی 92 0:44
سلام ممنون كه به وبم سر زديد واااااي، دقيقا منم امروز دستبندمو پيدا كردم بعد از چند ماه و اندي! حسن تصادف جالبي بود با كمي تغييرات! باز هم منتظرتون هستم التماس دعا
لی لی
پاسخ
آخـــــی الهی شکر که شمام خوشحال شدین
مامن لنا
27 دی 92 23:53
سلام عزیزم خوبی مرسی از کامنتهات لیلی جون تازگی اصلا حوصله ندارم بیام نت . راستش خیلی زلزله های بدی بود البته حسش خیلی بد بود بیشترینش 5 ریشتر بود ولی خداروشکر نرفتیم زیر اوار واقعا خدا نخواد . عزیزم همه خوبیم لنا هم دست بوسه به ریحان وسنای عزیزم هم سلام برسون . لیلی جون شمارمو برات میزارم خصوصی برای روز مبادا. راستش این رورها رو من نمیشه حساب کرد
لی لی
پاسخ
خدا رو شکر که همه چی خوبه... بزرگواریتو میرسونم لطف کردی عزیزم
نارینه
28 دی 92 3:36
بازم خداروشکر پیدا شد ... منم با اینکه خیلی طلاهام رو استفاده نمیکنم ولی خیلی دوستشون دارم !!!!!!!!!!!!! درباره خواب هات هم همیشه خودت تعبیر به خیرشون بکن تا کا.نات هم بدی رو دور کنن ... خیلی وقتا پیش میاد که مثلا مدام خواب یه نفر رو میبین و نمیدونی چرا ... اما چند وقت بعد متوجه میشی مثلا اون شخص مریض بوده یا اتفاقی براش افتاده ... اینا همش به خاطر ارتباط انسان با کا.ناته ... آگاه میشه از همه چیز ولی دلیلی براش پیدا نمیکنه ... بخاطر همین هم میگم که تو ذهن خودت به خیر تعبیرش کن تا انرژی مثبت برای اون فرد بفرستی
لی لی
پاسخ
بله واقعا خدا رو شکر چشم عزیزم ، ممنون بابت راهنماییهات
عاطفه
28 دی 92 23:31
خدا رو شکر بابت همه چیز همسر خوب - پیدا شدن دستبند - به خیر گذشتن تعبیر خواب و حضور یکی در میونت در نت
لی لی
پاسخ
و خدا رو شکر بابت حضور دوباره شما
مامان گیسو جون
29 دی 92 22:45
سلام عزیزم خوبی ؟ خدا رو شکر که پیدا شد کجا بود حالا چقدر هم قشنگه گم کردن و دزدی خیلی حس های بدی داره درکت می کنم خدا رو شکر همسر خوبی داری خصوصی
لی لی
پاسخ
سلام به شماتو پله های تالار افتاده بوده یکی از مهمونا پیدا کرده
نسرین
30 دی 92 13:32
ای مال دوست دنیا پرررررررررررررررررررررست حالا خوبه پیدا شد وگرنه که همسر و عروس داماد و صاحب تالار و طلا فروش و ما و نی نی وبلاگ و نی نی سایت و فیسبوک و توییتر و خبر شبکه 1 و اخبار 20:30 و ... همه بیچاره شده بودیم, با این استرسی که داشتی. بازم خدا رو شکر
لی لی
پاسخ
مردم از خنده دختر...بگی نگی داشتم همین کارم میکردم راستی یه ادرس درست بذار برام
مامان گیسو جون
30 دی 92 14:32
آره گلم آخر ماه رمزهام یکی می شه به جز قسمت معرفی کتاب های کودک
فرشته
1 بهمن 92 13:55
سلاااااااااام چه حكايتي بود
لی لی
پاسخ
سلااااام..... بعله
مامان نفس طلایی
4 بهمن 92 22:16
سلام خدا رو شکر پیدا شد .... حالا هر چی گم کردی سوره اذا جاء نصر ... بخون انشالله پیدا می کنی من که بسم الله رو نگفته پیدا می کنم ....
لی لی
پاسخ
سلام گلم اتفاقا خیلی خوندم این سوره رو و کلی دعاهای دیگه
مامان گیسو جون
6 بهمن 92 1:53
لی لی
پاسخ
madarkhanomi
6 بهمن 92 17:45
خوبه که پیدا شده.چقدر هم قشنگه همسر خوب داشتن موهبته این دوره و زمونه خواهر وبلاگ رو آپ کردم بالاخره،تشریف بیارید خانومی
لی لی
پاسخ
ممنون ،چشم خدمت میرسم
مامان امیرمحمد(وروجک مامانی)
7 بهمن 92 12:59
سللللاااااام خداراشکر پیداشد میتونم درک کنم چ روزای را پشت سر گذاشتی
لی لی
پاسخ
سلام دوستم حالا اینقد حرص نخور شما
زهرا مامان قاصدک
18 بهمن 92 2:03
وای چقدراسترس بهم وارد شد تا برسم به آخر این مطلب . خدارو شکر دستبندت پیدا شد عزیزم. منم جای تو بودم حرص می خوردم
لی لی
پاسخ
آخی من شرمنده ام بعله واقعا خدا رو شکر